عضو : ورود به سیستم |ثبت |ارسال درخواست
جستجو
بحران مالی 2007-2008
خلاصه.1
حباب وام مسکن زیر قیمت.1.1
بحران بانکی.2.1
عواقب.3.1
علل سابقه.4.1
علل.2
[اصلاح ] وام های زیرپروژه.1.2
دهه 2000 دهه وام دهندگان وام دهنده بود؛ دیگر این بخش به سمت وام دهندگان محدود نمی شد. آرامش استانداردهای وام های اعتباری توسط بانک های سرمایه گذاری و بانک های تجاری این موضوع را در پیش گرفتند. Subprime تبدیل به جادویی کمتر خطرناک نیست؛ وال استریت فقط این خطر بالاتر را پذیرفت. در طی یک دوره رقابت شدید بین وام دهندگان وام برای درآمد و سهم بازار، و هنگامی که عرضه وام گیرندگان قابل اعتماد محدود بود، وام دهندگان وام دهندگان آرام استانداردهایی را به عهده گرفتند و وام های خطرناک را به وام گیرندگان کمتر اعتبار دادند. به نظر برخی از تحلیل گران، شرکت های تحت حمایت دولتی نسبتا محافظه کار (GSEs) سیاستگذاران وام های مسکن را نظارت می کردند و قبل از سال 2003 حفظ استانداردهای ارزیابی نسبتا بالایی داشتند. با این حال، به عنوان قدرت بازار از سهامداران مجاز به سازندگان منتقل شد و رقابت شدید از سهامداران خصوصی باعث کاهش قدرت GSE ، استانداردهای وام مسکن کاهش یافت و وام های خطرناک افزایش یافت. بدترین وام ها در سال های 2004 تا 2007، سال های رقابت شدید بین سهامداران و پایین ترین سهم بازار برای GSE، آغاز شد.

به علاوه شرایط اعتبار آسان، شواهدی وجود دارد که فشارهای رقابتی موجب افزایش میزان وام دهی تحت مالکیت در سال های پیش از بحران شده است. عمده بانک های سرمایه گذاری ایالات متحده و GSE مانند Fannie Ma نقش مهمی در گسترش وام ها ایفا کردند و GSE در نهایت استانداردهای خود را تسهیل کرد تا تلاش کند تا با بانک های خصوصی روبرو شود.
دیدگاه مخالف این است که Fannie Mae و فردی مک در سال 1995، با حمایت از استفاده از سیستم های صدور گواهینامه و ارزیابی اتوماتیک آسان برای واجد شرایط، با طراحی محصولات بدون پرداخت اولیه صادر شده توسط وام دهندگان، توسط ترویج هزاران کارگزار وام مسکن کوچک و ارتباط نزدیکی با وام های وام وام از قبیل کشور.
بسته به نحوه تعریف وام مسکن "subprime"، آنها تا سال 2004، کمتر از 10 درصد از کل وام های رهنی خود را حفظ کردند، در حالی که تقریبا 20 درصد افزایش یافتند و از نقطه اوج حباب مسکن ایالات متحده در سال 2005 تا 2006 ادامه یافتند.
گزارش اکثریت کمیسیون تحقیق بحران مالی، که توسط شش داوطلب تعیین شده توسط کمیسیون دموکرات ها نوشته شده است، گزارش اقلیت، توسط سه نفر از چهار متخصص جمهوری خواهان، مطالعات توسط اقتصاددانان فدرال رزرو و کار چندین محقق مستقل که ادعا می کنند سیاست دولت مسکن مقرون به صرفه علت اصلی بحران مالی نبود. اگرچه آنها بر این باورند که سیاست های دولتی در ایجاد بحران نقش مهمی ایفا می کنند، اما ادعا می کنند که وام های BSE بهتر از وام هایی است که توسط بانک های خصوصی سرمایه گذاری شده اند و بهتر از برخی از وام های ناشی از موسساتی هستند که وام های خود را در اختیار دارند.
پیتر جی والیسون، متخصص آمریکایی انستیتوی انستیتو تحقیقاتی خود در مخالفت با گزارش اکثریت کمیسیون تحقیق بحران مالی، معتقد است که ریشه های بحران مالی را می توان به طور مستقیم و عمدتا به سیاست های مسکن مقرون به صرفه که توسط وزارت مسکن و مسکن ایالات متحده آغاز شده است، ردیابی کرد. توسعه شهری (HUD) در دهه 1990 و خرید اوراق قرضه خطرناک عظیم توسط موسسات تحت حمایت دولت توسط فانی م و فردی مک. بعدها، بر اساس اطلاعاتی که در دادسرای اوراق بهادار SEC در سال 2011 در مورد تقلب اوراق بهادار در برابر شش مدیر سابق فانی و فردی، پیتر والیسون و ادوارد پینتو، تخمین زده شده است که در سال 2008، فانی و فردی 13 میلیون وام غیر استاندارد را به ارزش بیش از 2 تریلیون دلار نگه داشته است.
در اوایل و اواسط سال 2000، دولت بوش بارها و بارها برای تحقیق در مورد ایمنی و قابلیت اطمینان GSE ها و نمونه های تورم آنها از وام های رهنی ابراز رحمت نام برد. در 10 سپتامبر 2003، کمیته خدمات مالی خانه، جلسه ای را برای تشویق دولت برای ارزیابی مسائل ایمنی و رضایتمندی و بررسی گزارش اخیر دفتر اداره نظارت بر امور فدرال مسکن (OFHEO) که اختلافات حسابداری را در داخل دو نهاد این جلسات هرگز منجر به قانون جدید یا تحقیقات رسمی Fannie Mae و Freddie Mac نبود، چرا که بسیاری از اعضای کمیته حاضر به پذیرش این گزارش نشدند و به جای آن OFHEO را برای تلاش برای مقررات مجبور کردند. برخی معتقدند این یک هشدار اولیه برای خطر سیستماتیک است که بازار رو به رشد وام های غیرقانونی به نظام مالی ایالات متحده منتهی می شود که بدون توجه به آن به سر می برد.
2000 وزارت امور خارجه ایالات متحده وزارت خزانه داری مطالعه روند اعطای وام برای 305 شهر از سال 1993 تا 1998 نشان داد که 467 میلیارد وام وام وام توسط قانون سرمایه گذاری مجدد سرمایه (CRA) وام گیرندگان پوشش داده شده به وام گیرندگان و محله های درآمد کم و متوسط ​​(LMI) ، نشان دهنده 10٪ کل وام دهی وام های ایالات متحده در طول دوره است. اکثر این وام های اولیه بود. وام های زیرمجموعه توسط مؤسسات تحت پوشش CRA سه درصد از وام های LMI را در سال 1998 تشکیل داد، اما در جریان بحران به طور کامل 25 درصد از وام های زیر را در موسسات تحت پوشش CRA و 25 ٪ از وام های زیرمجموعه ای با CRA ارتباط داشتند. علاوه بر این، بیشتر وام های غیرقانونی برای وام گیرندگان LMI که توسط CRA مورد هدف قرار گرفته بودند، به خصوص در سال های 2005-2006 که منجر به بحران شد، و همچنین هیچ مدرکی مبنی بر اینکه وام تحت قوانین CRA افزایش نرخ های نقض قوانین و یا که CRA به طور غیر مستقیم تحت تاثیر وام دهندگان مستقل وام مسکن قرار گرفت تا به وام دهی زیرمجموعه برسد.
به تحلیلگران دیگر، تاخیر بین تغییر قوانین CRA (در سال 1995) و انفجار وام های زیر ساختی تعجب آور نیست و CRA را از بین نمی برد. آنها ادعا می کنند که دو علت مرتبط با بحران وجود دارد: آرام کردن استانداردهای بیمه نامه در سال 1995 و نرخ بهره فوق العاده پایین که توسط بانک فدرال پس از حمله تروریستی در تاریخ 11 سپتامبر 2001 آغاز شد. هر دو علت قبل از بحران می تواند اتفاق بیفتد. منتقدان همچنین خاطر نشان می کنند که تعهدات وام وام CRA اعلام شده به صورت عمومی اعلام شد و در مجموع بین سال های 1994 تا 2007 حدود 4.5 تریلیون دلار بود. آنها همچنین استدلال می کنند که طبقه بندی اوراق قرضه فدرال رزرو از "CRA" به عنوان "اولیه" بر اساس تصور اشتباه و خودپرداخت است وام های با وام بالا (3 درصد بیشتر از میانگین) وام های وام "subprime".
دیگران اشاره کرده اند که این وام های ساخته شده برای ایجاد بحران این قدر کافی نیست. مایکل لوئیس در یک مقاله در مجله Portfolio Magazine با یکی از معامله گران گفت که "آمریکایی های کافی نبودند که اعتبار [بدی] را بدست آورند [وام های بد را] برای رفع اشتها سرمایه گذاران برای محصول نهایی". اساسا، بانک های سرمایه گذاری و صندوق های تامینی از نوآوری مالی برای ایجاد واگن های بزرگ استفاده می کنند که فراتر از ارزش واقعی وام های رهنی اساسی است، با استفاده از مشتقات به نام مبادلات اعتباری اعتباری، وام های بدهی و CDO مصنوعی.
در مارس 2011 FDIC 9 میلیارد دلار برای خسارات ناشی از وام های بد در 165 موسسه مالی ناکام پرداخت کرده است. دفتر بودجه کنگره در ماه ژوئن 2011 تخمین زده است که کمک های مالی به فانی م و فردی مک بیش از 300 میلیارد دلار است (محاسبه شده با اضافه کردن کسری ارزش منصفانه اشخاص به صندوق های کمک مالی مستقیم در آن زمان).
اقتصاددان پل کروگمن در ژانویه 2010 استدلال کرد که رشد همزمان حباب های قیمت گذاری املاک مسکونی و تجاری و ماهیت جهانی بحران، مواردی را که توسط کسانی که استدلال می کنند که Fannie Mae، Freddie Mac، CRA و یا اعطای وثیقه غارتگرانه هستند، از بحران به عبارت دیگر، حباب در هر دو بازار، حتی اگر فقط در بازار مسکونی تحت تأثیر این عوامل بالقوه قرار گیرد، توسعه یافت.
پیتر جی والیسون، در مقابل کروگمن، نوشت: "حقیقت این نیست که هر حباب - حتی یک حباب بزرگ - دارای پتانسیل ایجاد بحران مالی در هنگام تخریب است." Wallison یادآور می شود که کشورهای دیگر توسعه یافته "حباب های بزرگ در طول دوره 1997-2007" داشته اند، اما "زیان های مرتبط با نقض رهن و وام های پیش فرض زمانی که این حباب کاهش یافته بود بسیار پایین تر از تلفات در ایالات متحده آمریکا زمانی که 1997-2007 [حباب] کاهش یافته است. " با توجه به Wallison، دلیل حباب مسکونی مسکونی در ایالات متحده (به عنوان مخالف با انواع دیگر حباب) منجر به بحران مالی شد که توسط تعداد زیادی از وام های نامناسب حمایت شد - به طور کلی با پایین و یا بدون پرداخت اولیه.
نظریه Krugman (که رشد حباب املاک تجاری نشان می دهد که سیاست مسکن ایالات متحده عامل اصلی بحران نیست) با تحلیل های بیشتر به چالش کشیده می شود. پس از تحقیق در مورد پیش بینی وام های تجاری در طول بحران مالی، Xudong An و آنتونی باند ساندرز (در دسامبر 2010) گزارش دادند: "ما شواهد محدودی را نشان می دهیم که وجوه قابل توجهی در اوراق قرضه وام مسکن CMBS قبل از بحران رخ داده است " تحلیلگران دیگر از این نکته حمایت می کنند که بحران املاک تجاری و وام مربوطه پس از بحران در املاک مسکونی صورت گرفت. کیمبرلی آماده، روزنامه نگار کسب و کار، گزارش داد: "اولین نشانه ها کاهش در املاک مسکونی در سال 2006 رخ داد. سه سال بعد، املاک تجاری شروع به احساسات کرد. Denice A. Gierach، وکیل املاک و مستغلات و CPA، نوشت:

... بیشتر وام های تجاری املاک وام ها وام های خوبی را که توسط یک اقتصاد واقعا بد خراب شده اند نابود کرد. به عبارت دیگر، وام گیرندگان وام را به بدی نرسانده بود، اقتصاد آن بود.
رشد حباب مسکن.2.2
شرایط اعتباری آسان.3.2
اقدامات ضمانتنامه ضعیف و جعلی.4.2
وام های وحشی.5.2
مقرراتزدایی.6.2
افزایش بدهی یا تحریم.7.2
نوآوری و پیچیدگی مالی.8.2
قیمت گذاری نامناسب از خطر.9.2
رونق و سقوط سیستم بانکی سایه.10.2
رونق کالاها.11.2
بحران سیستمیک.12.2
نقش پیش بینی اقتصادی.13.2
تأثیر بر بازارهای مالی.3
بازار سهام ایالات متحده.1.3
موسسات مالی.2.3
IndyMac.4
سقوط - فروپاشی.1.4
بازارهای اعتباری و سیستم بانکی سایه.2.4
اثرات ثروت.3.4
پرخاشگری اروپا.4.4
تأثیرات بر اقتصاد جهانی (از سال 2009).5
اثرات جهانی.1.5
اثرات اقتصادی ایالات متحده.2.5
تولید ناخالص داخلی واقعی.1.2.5
توزیع ثروت در ایالات متحده.2.2.5
پیش بینی های اقتصادی رسمی.3.5
پاسخ های دولت.6
پاسخ های اضطراری و کوتاه مدت.1.6
پیشنهادات قانونی و پاسخ های طولانی مدت.2.6
پاسخ کنگره ایالات متحده.3.6
دادگاه.4.6
ادامه بحران مالی در بازار مسکن در ایالات متحده.5.6
پایدارسازی.7
پوشش رسانه ای.8
اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه رشد اقتصاد جهانی را به پیش می برند.9
[بارگذاری بیشتر محتویات ]

Lxjkh 2018@ حق طبع و نشر