عضو : ورود به سیستم |ثبت |ارسال درخواست
جستجو
[اصلاح ] حق رای همگانی
مفهوم رأی عمومی، که به عنوان رأی عمومی یا رأی عمومی رای شناخته می شود، شامل حق رای دادن به تمام بزرگسالان می شود و تنها به استثنائات جزئی محدود می شود. بسیاری از کشورها برای تعداد کمی از بزرگسالان که به لحاظ ذهنی ناتوان رای دادن هستند، استثناء می کنند. کشورهای دیگر همچنین افرادی را که مرتکب جنایات جدی شده اند یا افرادی که در زندان محکوم شده اند، محروم می کنند، اما این به عنوان نقض یک حق انسانی اساسی در تعداد بیشتری از کشورهای در نظر گرفته می شود. در برخی از کشورها، از جمله ایالات متحده، برای مجرمان محکوم شده بسیار دشوار و گران است که این حق را حتی پس از محکومیت زندان خود به دست آورده است، اما قوانین رای گیری در ایالات متحده ملی نیستند، اما در مقابل فدرالیسم قرار دارند، بنابراین برخی دولت ها بیشتر قوانین رای گیری تساوی. در هر صورت، جایی که رأی عمومی وجود دارد، حق رای دادن به وسیله نژاد، جنس، اعتقاد، ثروت و یا وضعیت اجتماعی محدود نمی شود.
اگرچه در بسیاری از کشورها زمان زیادی طول می کشد تا قبل از اینکه زنان حتی پس از کسب حق رای، حق استفاده از حق انتخاب را داشته باشند، اما هنوز واضح نیست که تفاوت بین این حقوق متفاوت وجود دارد. بنابراین معمولا بهتر است از شرایط کمی شناخته شده و متضاد استفاده شده برای ایجاد این تمایز اجتناب شود و به جای آن به وضوح می توان گفت که آیا تنها اشاره به مردان یا زنان است که فقط دارای حق رای دادن و یا حق حضور در دفتر هستند.
معنای رأی عمومی در طول زمان تغییر کرده است. در اصل برای اصطلاح اصطلاح عمومی مردانه استفاده می شود و حتی امروز این اصطلاح اغلب برای اشاره به موقعیت های تاریخی یا معاصر که در آن زنان حق رای دادن داشتند یا نه برای حضور در دفتر استفاده می کردند. همچنین برای شرایطی که حق رای دادن جهانی در انتخابات وجود دارد اما برای اداره امور وجود ندارد، مورد استفاده قرار گرفته است.
در ایالات متحده، اصطلاح "انتخاب رأی" اغلب به طور خاص به رأی دادن زنان مربوط می شود، زیرا این اصطلاح به طور گسترده در جنبش سوفراگتس آمریکایی که در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد و در طول سه دهه اول قرن بیستم به اوج خود رسید . این جنبش در نهایت در سال 1920 به وقوع پیوست، زمانی که ایالات متحده تصریح کرد که زنان با دادن تصویب اصلاحیه نوزدهم، برای رأی دادن و دادن مجوز به عنوان مردان، به همان اندازه حقوق خواهند گرفت.

در بیشتر کشورها، رأی عمومی (حق رای دادن، لزوما حق داشتن نامزدی) در حدود یک نسل پس از رأی گیری مردانه جهانی دنبال می شود. استثنائی های قابل توجه در اروپا فرانسه بود، جایی که زنان تا سال 1944، یونان (1952) و سوئیس (1971 در انتخابات فدرال و 1990 در انتخابات کانتون) رأی نمی دادند. شایان ذکر است که کشورهایی که زمان زیادی برای تصویب رأی گیری زنان انتخاب شدند، قبلا اغلب پیشگامان انتخاب رأی مردانه بودند.
در اولین دموکراسی های مدرن، دولت ها را به کسانی که دارای اموال و ثروت بودند محدود کردند، که تقریبا همیشه به معنای اقلیت های مردانه بود. در برخی از حوزه های قضایی، محدودیت های دیگر وجود داشت، مانند الزام به رأی دهندگان برای انجام یک دین خاص. در تمام دموکراسی های مدرن، تعداد افرادی که می توانند رای بدهند، با گذشت زمان به سرعت در حال افزایش است. در قرن نوزدهم در اروپا، بریتانیای کبیر و آمریکای شمالی، جنبش هایی که از "رأی گیری جهانی" حمایت می کردند، وجود داشت. جنبش دموکراتیک اواخر قرن نوزدهم، متحد کردن سوسیال دموکراتها، به ویژه در اروپای غربی، استرالیا و نیوزیلند، شعار "حق رای و عدالت مشترک" را استفاده کرد.
مفهوم رأی عمومی باید حق رای برای همه ساکنانش را بدهد. با این وجود، همه کشورها اجازه نمی دهند که برخی از دسته های شهروندان رای دهند. در حال حاضر همه کشورها دارای حداقل سن هستند که معمولا با سن اکثریت سازگاری دارند و چندین کشور به دلیل عدم تمکین و محرومیت جنایی براساس وضعیت ساکن و شهروندی اعمال می کنند. عربستان سعودی آخرین کشور بزرگ بود که اجازه نمی دهد زنان رای دهند، اما زنان را به رأی دادن و نامزدی در انتخابات شهری سال 2015 بستگی دارد.
[سن اکثريت][نیوزلند][اصلاحیه نوزدهم به قانون اساسی ایالات متحده][انتخابات زنان در ایالات متحده است][موقعیت اجتماعی][ارتباط جنسی][نژاد: طبقه بندی انسانی][حزب سیاسی][رای محرمانه، رای مخفی][پسیو شناسی][انتخابات عمومی]
گسترش حق رای.1
محرومیت.2
تاریخ کشور.3
رأی زنان.4
رأی گیری جوانان، رأی دادن و رأی دادن به کودکان در مدرسه.5
[بارگذاری بیشتر محتویات ]

Lxjkh 2018@ حق طبع و نشر